اما و اگر های انتخابات
سلام و درود بر همه عزیزان و مخاطبین عزیز انتخابات مجلس شورای اسلام و خبرگان رهبری در یازدهم اسفند هزار و چهارصد و دو به پایان رسید، هر کس بر مبنای تحلیل خود آنرا تحلیل خواهد کرد دوست به، به به آن و خواهد پرداخت و دشمن به اخ اخ آن اشاره خواهد کرد در این بین اما مردمی که چه بسا نه از چه چه آن خوشحال شوند و نه از اخ اخ آن نگران چرا که سر در کار خویش دارند و امیدی به آینده ، مشارکتی که برای ایران و ایرانی به واقع مشارکتی چشم گیر نیست اما نسبت به سایر کشورهای دیگر یک مسئله معمول محسوب می شود چون آنان نیز با همینگونه مشارکت ها روبرو هستند، درصد بالای مشارکت در شهرهاو استانهایی که دارای اقوام و زبانهای مختلف هستند و رقابت گاها به رقابت قبیله ای و محلی هم کشیده می شود را نمی شود دلیل بر سیاسی بودن آن شهر و استان دانست، اما در شهرهای بزرگ که می توان نگاهی سیاسی تر نسبت به جاهای دیگر در آنها دید پایین و نشان از قهر عد ه ای از مردم با صندوقهای رأی بوده است.
به هر حال انتخابات به اتمام رسید و نمایندگانی مشخص شدند و نمایندگانی نیز در پی شکایت از آرای باطله و یا خرید و فروشهای رأی.
اما نکته ای که اشاره خواهم کرد فراموش شده تمام نمایندگان این دوره و دوره های قبل است، بله نکته اصلی و کلید گشایش راه کار این همه حمله به انتخابات در هر دوره ای توسط خود متولیان و شرکت کنندگان و انتخاب شوندگان است،
خرید و فروش رأی، تقلب در انتخابات، مهندسی شدن انتخابات و اشکالات دیگری که بر پیکر نحیف این سیستم انتخاباتی وارد می شود و در هر زمانی ضعفی از آن خودنمایی میکند.
بله آنگاه که حلقه های میانی، و گروه ها و جبهه ها به جای احزاب قصد میدان داری دارند و میدان داری می کنند، این ضعف ها وضعف های دیگری باید هم خودنمایی کند، این حلقه های میانی واسطه بین رای گیرندگان و رای دهندگان می شوند، اگر نماینده مورد نظر رآی لازم را بدست آورد که کار این حلقه های میانی و گروه ها و جبهه هاست و الا این گروه ها هیچ کاره محسوب می شوند و نمایندگان کارخودش می کند و جبهه و حلقه به دنبال نماینده دیگری برای دوره دیگری، این افراد به احزاب اشکال وارد می کنند که احزاب عامل اختلاف هستند، آیا خود اختلاف افکنی نمی کنند؟! آنها معتقدند احزاب مشکلشان منافع حزب است، خوب این گروه ها و جناح و حلقه به نبال چه منافعی است؟!اگر منافعی غیر از منافع خود می خواهند پس چرا این هم زحمت برای رأی آوری می کشند و چرا تعهد نامه از کسانی که با آنها همکاری دارند می گیرند؟! می گویند احزاب به دنبال قدرت هستند؟ خوب عزیزان زحمت کش شما نماینده به مجلس معرفی می کنید برای از دست دادن قدرت؟!
این گروه ها و جبهه ها اما یک حرکاتی پوپولیستی هستند که به جای روشنگری بیشتر مردم را در سردرگمی فرو می برند و رأی ها را با تحریک احساست و گاه عاطفی و گاه تطمیع و وعده و کشیدن مار به جای نوشتن مار به سوی خود می کشند، اما اگر نماینده آنان باب میلشان نباشد با زدن انگهایی چون به فساد کشیده شده، منحرف شده خود را از معرکه پاسخگویی به دور می دارند در حالی که احزاب نمی توانند چین ریسکی داشته باشند چون حزب برای چهار سال نیامده و قصد دارد همیشگی بماند پس بهترین ها را روانه رقابت می کند و اگر خلافی هم از نماینده سر زد حزب خود باید جبران کند، نکته ای امام دارد راجع به نظامیان که می فرماید نظامیان نباید در سیاست دخالت کنند چون هم سیاست را خراب می شود هم مردم را از دست می دهند و بعد می فرماید تجربه کشورهای دیگر این را به ما آموخته که نظامیان نباید از حزبی که صد درصد اسلامی هم باشد حمایت کند، غرض از بیان مطلب این است که ما وقتی به حزب و احزاب در کشورهای دیگر نگاه می کنیم تجربه موفق تری نسبت به وضعیت فعلی ما دارند و در آن کشورها مثل کشور ما از خرید و فروش رأی کمتر خبری هست، و نمونه واضح آن نیز استعفا و خودکشی تعدادی از سران کشورهایی مثل ژاپن، چین و... پس نباید فراموش کنیم و اصول راجع به احزاب و آزادی های مردمی و احزاب را باید ترقیب کرد و اجرای آنها را خواستار شد تا مواردی مثل موارد این دوره کمتر اتفاق بیافتد یا اصلا ریشه کن شود.
نکته ای دیگر که باید به آن توجه نماییم این است که وقتی نمایندگان ملت در شورای اسلامی و خبرگان به خواسته های مردم توجه ندارند و هیچ تحرکی از باب درخواست از حق مردم ندارند چه انتظاری وجود دارد که مردم مشارکت خود را گسترده تر کنند، نماینده مجلس خبرگان که به رأی می آورد نه تنها در استان که در مرکز استان هم مردم توفیق زیارت او را ندارند یا در مجلس خبرگان رهبری هیچ تحرکی از او نمی بینند خوب چه انتظاری هست که مردم برای رأی دادن به این نمایندگان سر از پا نشناسند؟ و یا نماینده ی مجلس شورای اسلامی که تنها هنرش این است که کاری نکند و چیزی نگوید که نظارت شورای نگهبان او را برای دوره بعد مورد توجه قرار دهد ،خوب به واقع نمی تواند خواسته مردم یا مخالفتهای خود را صریح بیان نماید.
نتیجه آنکه وجود احزاب و تحرک نمایندگان در وظائف قانونی خود مردم را به انتخاب کردن و رأی دادن ترغیب خواهد کرد نه التماس های آنچنانی و لولو خورخوره نشان مردم دادن